میراث اریک لیدل 100 سال بعد همچنان ادامه دارد

با امتناع خود از مسابقه در روز یکشنبه، دونده اسکاتلندی داستان بزرگتری درباره مسیحیان در ورزش به نمایش گذاشت.

نوشته شده توسط پل امری پوتز - 1 ژوئیه 2024

اریک لیدل در فینال 400 متر نقطه شروع خود را به دست آورد. بیش از 6000 تماشاگر در آن شب گرم جمعه در پاریس، یک قرن پیش، وقتی که تپانچه شروع به کار کرد و دونده اسکاتلندی از خط بیرونی خارج شد، ورزشگاه را پر کردند.

و 47.6 ثانیه بعد، لیدل رکورد جهانی جدیدی را به نام خود ثبت کرد و رقبای خود را شگفت زده کرد و طرفدارانش را درک کردند تا آنچه را که به تازگی شاهد بودند درک کنند.

دوی سرعت لیدل در المپیک 1924 پاریس یک رویداد معمولی در تاریخ ورزشکاران مسیحی است و نه فقط به دلیل اتفاقاتی که در پیست رخ داد. لیدل تنها پس از اینکه متوجه شد که گرمای بهترین رویداد المپیک او، دوی 100 متر، یکشنبه خواهد بود، وارد مسابقه 400 متر شد. او از آن رویداد کناره گیری کرد و به اعتقادات مسیحی خود در مورد رعایت سبت پایبند بود.

ورزش برای ما تا حد زیادی به دلیل روایات فرهنگی که به آنها اهمیت می دهد اهمیت دارد. این فقط این نیست که ورزشکاران با مهارت قابل توجهی می دوند، می پرند، می رسند و پرتاب می کنند. این است که آن حرکات بدنی شکل می‌گیرند و در قالب شبکه‌های معنایی وسیع‌تری قرار می‌گیرند که به ما کمک می‌کنند تا جهان اطرافمان را درک کنیم - چه چیزی که هست و چه باید باشد.

اجرای لیدل در سال 1924 به این دلیل باقی می ماند که در روایت های فرهنگی در مورد معنای یک ورزشکار مسیحی بودن و به تبع آن مسیحی بودن در دنیایی در حال تغییر گرفتار شده بود.

داستان او الهام بخش فیلم برنده اسکار 1982 بود ارابههای آتش، که دستاوردهای او را دوباره در کانون توجه قرار داد و منجر به بیوگرافی های الهام بخش متعددی شد که بر میراث مسیحیت او متمرکز بود.

و با بازگشت المپیک به پاریس در تابستان امسال، نام لیدل بخشی از مراسم بزرگداشت صدمین سالگرد آن است. وزارتخانه ها در اسکاتلند و فرانسه در حال برگزاری رویدادها هستند. ورزشگاهی که در آن مسابقه می داد بازسازی شده است برای استفاده در بازی های 2024 و به افتخار او لوحی را به نمایش می گذارد. داستان او هنوز چیزی برای آموختن به ما دارد، چه ما ورزشکاران مسیحی باشیم و چه از روی سکوها تماشا کنیم.

لیدل، پسر مبلغان مذهبی، در چین به دنیا آمد، اما بیشتر دوران کودکی خود را در یک مدرسه شبانه روزی در لندن گذراند. او توسط یک انجیلیسم گسترده بریتانیایی شکل گرفت، عادات دعا، خواندن کتاب مقدس، و سایر اعمال مذهبی در حال رشد بود. او همچنین در ورزش چه در راگبی و چه در دو و میدانی مهارت داشت. سرعت سلاح اصلی او بود. با ایستادن فقط 5 فوت و 9 اینچ و وزن 155 پوند، هیکل باریک او قدرت او را پنهان می کرد.

اگرچه او یک سبک دویدن غیرمتعارف داشت - یک رقیب گفت، "او تقریباً به پشت خم شده می دود و چانه اش تقریباً رو به بهشت است" - این مانع از ظهور او به عنوان یکی از بهترین دوندگان سرعت بریتانیا نشد. در سال 1921، به عنوان دانشجوی سال اول کالج، او به عنوان یک مدعی احتمالی المپیک در 100 متر شناخته شد.

اگرچه او یک مسیحی و یک ورزشکار بود، اما ترجیح داد که بر این هویت های ترکیبی به صورت عمومی تأکید نکند. او بی سر و صدا به زندگی خود ادامه داد: تحصیل برای مدرسه، شرکت در کلیسا و ورزش.

در آوریل 1923، زمانی که لیدل 21 ساله از سوی دی. تامسون از لیدل پرسید که آیا او در یک رویداد آینده برای اتحادیه انجیلی دانشجویان گلاسکو سخنرانی خواهد کرد.

تامسون ماه ها تلاش کرد تا مردان را به رویدادهای بشارتی خود بکشاند، اما موفقیت چندانی نداشت. به عنوان نویسنده ورزشی دانکن همیلتون مستند شدهتامسون استدلال کرد که داشتن یک راگبی برجسته مانند لیدل ممکن است مردان را جذب کند. بنابراین او این سؤال را مطرح کرد.

بعداً در زندگی، لیدل لحظه ای را که به دعوت تامسون بله گفت، «شجاعانه ترین کاری» توصیف کرد که تا کنون انجام داده است. او سخنران پویا نبود. او احساس شایستگی نمی کرد. با ایمان بیرون آمدن چیزی از او بیرون آمد. این به او احساس می‌کرد که نقشی در داستان خدا دارد، مسئولیتی برای نشان دادن ایمان او در زندگی عمومی. او نوشت: «از آن زمان، آگاهی عضوی فعال در پادشاهی بهشت بسیار واقعی بوده است.

این تصمیم خطرات بالقوه‌ای را نیز به همراه داشت – به‌ویژه، خود لیدل خطر «ارتقای یک مرد را به سطحی بالاتر از قدرت شخصیتش» تشخیص می‌دهد. موفقیت در ورزش لزوماً به این معنا نیست که یک ورزشکار ایمانی بالغ داشته باشد که شایسته تقلید باشد. با این حال، اشتراک گذاری ایمان او معنا و اهمیت بیشتری برای تلاش های ورزشی لیدل به ارمغان آورد و به او کمک کرد تا هویت خود را به عنوان یک مسیحی و یک ورزشکار ادغام کند.

تصمیم لیدل برای صحبت در آوریل 1923 زمینه را برای تصمیم او در اواخر همان سال برای کناره گیری از المپیک 100 متر فراهم کرد. او مقاصد خود را به طور خصوصی و پشت صحنه بدون هیچ هیاهوی عمومی اعلام کرد. آن‌طور که همیلتون در زندگی‌نامه لیدل نقل می‌کند، تنها زمانی که مطبوعات آگاه شدند و شروع به اشتراک‌گذاری نظرات خود کردند، این خبر ارزشمند شد.

برخی اعتقادات او را تحسین می کردند، در حالی که برخی دیگر او را بی وفا و بی وطن می دانستند. خیلی ها نمی توانستند موضع انعطاف ناپذیر او را درک کنند. فقط یک یکشنبه بود و در زمانی که تمرینات سبت در دنیای انگلیسی زبان به سرعت در حال تغییر بود. علاوه بر این، خود این رویداد تا بعد از ظهر اتفاق نمی‌افتد، و به لیدل زمان زیادی برای شرکت در مراسم کلیسا در صبح می‌دهد. چرا از فرصتی که یک بار در زندگی برای به ارمغان آوردن افتخار برای خود و کشورش می گذرد صرف نظر می کند؟

لیدل متوجه شد که جهان در حال تغییر است. اما سبت، همانطور که او آن را درک و تمرین کرد، باید یک روز کامل از عبادت و استراحت باشد. از نظر او، این موضوع یکپارچگی شخصی و اطاعت مسیحی بود.

و او در اعتقادات خود تنها نبود. در ایالات متحده در دهه 1960، بسیاری از انجیلی ها به دیدن ادامه داد رعایت کامل سبت به عنوان بخش مرکزی شهادت مسیحی. رقابت در روز یکشنبه نشانه این بود که ممکن است فرد اصلاً مسیحی نباشد - یک شاخص، یک رهبر انجیلی پیشنهاد کرد، "این که ما یا "در گناهان و گناهان مرده ایم" یا متأسفانه عقب مانده ایم و به شدت نیازمند احیاء هستیم."

در طول بحث عمومی در مورد تصمیم خود، لیدل شکایتی در مورد تبعیض و ظلم مطرح نکرد. او کمیته المپیک را به خاطر امتناع آنها از پذیرش مسیحیان سبت سرزنش نکرد. او ورزشکاران مسیحی را به دلیل تمایل آنها به سازش و رقابت در روز یکشنبه هدف قرار نداد. او به سادگی تصمیم خود را گرفت و عواقب آن را پذیرفت: طلا در 100 متر یک گزینه نبود.

اگر این پایان داستان بود، نمونه لیدل یک مدل الهام بخش از وفاداری و همچنین پاورقی فراموش شده در تاریخ بود. وجود ندارد ارابههای آتش بدون پیروزی او در 400 متر.

کمتر کسی انتظار داشت که او شانسی در مسابقه طولانی تر داشته باشد. با این حال، او بدون آمادگی به پاریس نرسید. او یک مربی حمایتی داشت که مایل به تطبیق بود و چندین ماه با لیدل کار کرد تا او را برای هر دو رویداد المپیک خود بسازد (لیدل در دوی 200 متر نیز برنز گرفت).

او نیز ناخواسته علم دویدن را در کنار خود داشت. به عنوان جان دبلیو. کدی، یکی دیگر از زندگی نامه نویسان لیدلتوضیح داده شده است، بسیاری پس از آن بر این باور بودند که در 400 متر دوندگان نیاز دارند تا خود را برای کشش نهایی با سرعت طی کنند. لیدل رویکرد متفاوتی در پیش گرفت. به‌گفته کدی، به‌جای عقب‌نشینی برای پایان، لیدل از سرعت خود استفاده کرد تا مرزهای ممکن را پیش ببرد و مسابقه را به یک سرعت شروع تا پایان تبدیل کرد.

لیدل بعداً رویکرد خود را اینگونه توصیف کرد: "200 متر اول را تا آنجا که می‌توانم دویدم و سپس به یاری خدا 200 متر دوم را حتی سخت‌تر دویدم." هوراتیو فیچ، دونده ای که در جایگاه دوم قرار گرفت، همه چیز را از دید مشابهی دید. او گفت: «من نمی‌توانستم باور کنم که یک مرد بتواند چنین سرعتی داشته باشد و به پایان برسد.

فراتر از تاکتیک‌هایی که لیدل به کار می‌برد، ویژگی‌ای بود که ورزشکاران واقعاً بزرگ از آن برخوردارند: او بهترین عملکرد خود را در زمانی که بیشترین اهمیت را داشت، ارائه داد. او که آزادانه می دوید، بدون ترس از شکست، به شیوه ای قابل توجه به این موقعیت رسید و طرفداران، ناظران و سایر رقبا را شگفت زده کرد. یکی از روزنامه‌نگاران متحیر شد: «بعد از مسابقه لیدل، همه چیز بی‌اهمیت است.

اخبار دستاورد لیدل به سرعت از طریق مطبوعات و رادیو در خانه پخش شد. او به عنوان یک قهرمان فاتح وارد اسکاتلند شد. کسانی که از محکومیت های او در سبت انتقاد کرده بودند، اکنون او را به خاطر موضع اصولی اش تحسین می کنند.

راسل دبلیو. رمزی، زندگی نامه نویس، توضیح داد که چگونه سال بعد را با تامسون در سراسر بریتانیای کبیر سفر کرد و پیامی ساده و مستقیم را موعظه کرد. "در عیسی مسیح، شما رهبری را خواهید یافت که شایسته تمام فداکاری شما و من باشد." او به جمعیت گفت.

سپس، در سال 1925، به چین رفت و بقیه عمر خود را در خدمت تبلیغی گذراند تا اینکه در سال 1945 بر اثر تومور مغزی در سن 43 سالگی درگذشت.

در دهه‌های پس از مرگ لیدل، تامسون کتاب‌هایی را درباره‌ی مورد حمایت و دوست خود منتشر کرد و اطمینان حاصل کرد که داستان لیدل در میان انجیلی‌های بریتانیایی در گردش باقی می‌ماند. علاقه مندان به دو و میدانی در اسکاتلند به بازگویی پیروزی او در سال 1924 به عنوان منبع غرور ملی ادامه دادند و ایمان بخش مهمی از هویت او بود. مسیحیان محافظه کار در ایالات متحده نیز از لیدل به عنوان نمونه ای از ورزشکاری صحبت می کردند که شهادت مسیحی خود را در حالی که تعالی ورزشی را دنبال می کرد حفظ کرد.

این گروه ها شعله را تا سال 1981 روشن نگه داشتند ارابههای آتش ظاهر شد و شهرت لیدل را به اوج رساند - و او را به نمادی برای نسل جدیدی از ورزشکاران مسیحی تبدیل کرد که جایگاه خود را در دنیای مدرن ورزش جستجو می کنند.

البته، برخی از تنش‌هایی که لیدل در سال 1924 با آن دست و پنجه نرم کرد، در زمان ما چالش‌برانگیزتر شده و تنش‌های جدیدی به آن اضافه شده است. موضوع ورزش یکشنبه که لیدل موضع اصولی خود را در مورد آن اتخاذ کرد، به نظر یادگاری از دوران گذشته است. سوال این روزها این نیست که آیا ورزشکاران نخبه مسیحی باید در چند یکشنبه منتخب ورزش کنند. این این است که آیا خانواده‌های مسیحی معمولی باید از تعطیلات آخر هفته در کلیسا بگذرند تا فرزندانشان بتوانند شکوه و جلال تیم مسافرتی را تعقیب کنند.

اریک لیدل پس از پیروزی در المپیک در اطراف دانشگاه ادینبورگ رژه رفت.

در این محیط، داستان لیدل همیشه شبیه به شرایط فعلی نیست. همچنین می‌تواند ما را با سوالات بیشتری نسبت به پاسخ‌ها مواجه کند: آیا تمایل به روی آوردن به ورزشکاران مشهور به عنوان صداهای پیشرو برای ایمان مسیحی برای کلیسا مفید است؟ واقعاً شهادت لیدل چقدر موفق بود، اگر به نظر می رسید که موضع او برای سبت تأثیری بر روندهای بلندمدت نداشته باشد؟ آیا مثال لیدل نشان می دهد که ایمان به مسیح می تواند عملکرد ورزشی فرد را افزایش دهد و منجر به موفقیت در زندگی شود؟ اگر چنین است، چگونه می توانیم مرگ لیدل را در این سن کم درک کنیم؟

زیبایی عملکرد قابل توجه لیدل در المپیک این نیست که به این سؤالات به روشی دقیق پاسخ می دهد. در عوض، در سطح تخیل به ما می رسد و ما را دعوت می کند تا از امکان غافلگیری لذت ببریم و اگر خود را به خوبی برای فرصت هایی که برایمان پیش می آید آماده کنیم، آنچه در دسترس است را در نظر بگیریم.

این به ما لیدل را هم به عنوان شهیدی می دهد که مایل است شکوه ورزشی را فدای اعتقاداتش کند و هم به عنوان برنده نشان می دهد که ایمان مسیحی با موفقیت ورزشی سازگار است. لیدل را به‌عنوان مبشری معرفی می‌کند که از ورزش به‌عنوان ابزاری برای هدفی بزرگ‌تر استفاده می‌کند و به‌عنوان ورزشکاری شاد که صرفاً به عشق آن ورزش می‌کند – و از طریق آن حضور خدا را احساس می‌کند.

همانطور که ما المپیک امسال را تماشا می کنیم، این معانی متعدد - و علاوه بر آن معانی جدید - در حالی که ورزشکاران مسیحی از سراسر جهان در پاریس عکس می گیرند، به نمایش گذاشته می شود. برخی دونده معروف اسکاتلندی را می شناسند و برخی نمی دانند.

اما تا آنجایی که آنها آگاهانه و عمداً در میان ورزش های خود به دنبال عیسی باشند - تا جایی که به دنبال یافتن معنای تجربه خود در داستان بزرگتر کار خدا در جهان هستند - آنها را دنبال خواهند کرد. در رد پای لیدل

و شاید آنها مسابقه ای را اجرا کنند یا پرتاب کنند یا به شکست پاسخ دهند به گونه ای که تعجب و شگفتی را برانگیزد - و به روشی که جای خود را در روایتی گسترده تر درباره یک مسیحی وفادار در دنیای قرن بیست و یکمی بگیرد.

پل اموری پوتز مدیر مؤسسه ایمان و ورزش در مدرسه علمیه تروت دانشگاه بیلور است.

crossmenuchevron-down
fa_IRPersian